تاریخچه کمانچه
اینگونه تعریف شده که کمانچه از سازهای زهی قدیم ایران و در واقع نوع تکامل یافته رباب، کاسه گرد و پایه آهنی دارد و مانند تار و ویولن سیمهای آن را با گوشی محکم و کوک میکنند. کمانی که با آن کمانچه را مینوازند کمانه نام دارد و همان است که در ویولن کلمه فرانسوی آرشه به معنی کمان کوچک جای آن را گرفته است.
شادروان خالقی در کتاب سرگذشت موسیقی ایران، کمانچه را تکامل یافته رباب مینامد. ساز اخیر رباب که اول دو سیم داشته و بعدها یک سیم دیگر به آن اضافه شده است و با کمانه به صدا در میآمده و همان است که ما امروز کمانچه میگوییم و به همین جا اضافه میکند از دوره صفویه به بعد کمانچه یکی از ارکان موسیقی ایران به شمار آمده است.
قسمت اصلی کمانچه کاسه آن است که به صورتهای مختلف ساخته میشود. کاسه کمانچه هنوز از نظر جنس چوب، اندازهها و شکل یکسان و تثبیت شده نیست.
از نظر شکل، کاسهها را به صورت کروی یا مخروط ناقص درست میکنند. کاسههایی که به شکل مخروط ناقص هستند اکثرا پشت باز ساخته میشوند. استفاده از این کمانچهها در قسمتهای مرکزی ایران به خصوص در لرستان متداول است.
این کمانچهها صدایی پر قدرت و شفاف دارند و چون کاسه سبک دارند، اجرای قطعاتی که نیاز به چرخیدن سریع کمانچه دارد بر روی این کمانچه ها آسانتر است و این امتیازی است برای این نوع کمانچه.
این کمانچهها اغلب سه سیم دارند، ولی این روزها به تدریج دارای چهار سیم میشوند. کمانچههای پشت باز معمولا از چوب توت و به صورت یک تکه ساخته میشوند.
کاسههای کروی به دو صورت یک تکه و ترکهای هستند، در کمانچههای ترکهای کاسه از به هم چسبیدن ترکههایی که در روی قالب خم شدهاند ساخته میشود. ضخامت این کاسهها کم است و به همین دلیل کاسه سبک است و چرخیدن کمانچه به سهولت صورت میگیرد.
کاسههای یک تکه از چوبهای مختلف ،معمولا از گردو خراطی میشود. وزن کاسه از کاسههای ترکهای بیشتر و چرخش کمانچه تا حدی مشکل است. صدای این نوع کمانچهها زیاد مطلوب نیست، کمانچههاییساخته میشود که تغریبا کروی است و از چوب توت به صورت دو تکه ساخته میشود، این کمانچهها چون دست باز هستند در تنظیم شکل و ضخامت و اندازههای دهانه کمانچه دقت بیشتری دارند و خوش صدا هستند.
قطر بیرونی کاسه کمانچه موسیقی سنتی معمولا ٢٠ سانتی متر است، در حالی که در مناطق مختلف ایران اندازه کاسه کمانچه متفاوت است، ترکمنها کمانچه با کاسههای بسیار کوچک میسازند. در نقاطدیگر دنیا نیز که سازهایی شبیه به کمانچه ما دارند کاسهها کوچک و غالبا از پوست نارگیل ساخته میشود.
دسته کمانچه بر خلاف کاسه تقریبا در یک شکل ساخته میشود. جنس دسته از چوب گردو ، و شکل آن مخروط ناقص و قطر آن در شیطانک ٣٧ میلی متر و در محل اتصال به کاسه ٣١ میلی متر است. طول دسته کمانچه ٣١ سانتی متر است.
در گذشته کمانچه دارای سه سیم بوده است، گاهی دو سیم اول و دوم مضاعف انداخته میشد و احتمالا در تبعیت از ویولن به چهار سیم تبدیل شده است. بنابراین چهار سیم و در نتیجه چهار گوشی بر روی دسته کمانچه قرار می گیرد، و این سیمها پس از رد شدن از روی شیطانک و عبور از روی دسته و کاسه به سیم گیر وصل می شوند. بر روی دهانه کمانچه پوست کشیده می شود و این پوست معمولاپوست دل گاو، پوست ماهی، پوست آهو و غیره میتواند باشد.
خرک بر روی پوست قرار میگیرد و سیمها با فشار خرک را به پوست میچسبانند. کمانچه به وسیله یک پایه که در قسمت سیمگیر به کاسه وصل شده است، روی پای نوازنده قرار میگیرد.
آرشه کمانچه، که اسم اولیهاش کمانه بوده است، تشکیل شده است از یک چوب که از یک طرف انحنا دارد با بلندی ۶٠ سانتی متر و موی دم اسب.
موی آرشه کمانچه بر خلاف سازهای زهی غربی بر روی چوب محکم کشیده نمیشود، بلکه نوازنده است که به هنگان نوازندگی به تناسب احساس فسار را بر روی سیم تغییر میدهد.
چگونگی صدای کمانچه به عواملی بستگی دارد که بعضی از آنها از این قرارند: جنس چوب، ضخامت در نقاط مختلف کاسه، شکل کاسه، اندازه های کاسه، چگونگی سطح کاسه از نظر تراش، نوع و ضخامت پوست، جنس و شکل و اندازه و محل قرار گرفتن خرک، چگونگی شیطانک، جنس سیم، زاویه اتصال دسته به کاسه.
برای ساختن کمانچهای با صدای دلخواه ضمن در نظر داشتن عواملی که گفته شد سالها تجربه لازم است.
چگونگی صدای کمانچه به عوامل متعددی بستگی دارد که می توان به جنس چوب ، ضخامت در نقاط مختلف کاسه ، شکل کاسه ، اندازه ی کاسه ، چگونگی سطح کاسه از نظر تراش ، نوع و ضخامت پوست ، جنس و اندازه و همچنین محل قرار گرفتن خرک ، چگونگی شیطانک ، جنس سیم و زاویه اتصال دسته به چوب.
وسعت صدای معمول کمانچه نزدیک به ۳ اکتاو است و به علت وجود کوک های مختلف و عدم وجود دستان بندی ، تمامی فواصل موسیقی ملی ( پرده و نیم پرده و ربع پرده ) در این ساز قابل اجراست.
تفاوت های کمانچه با ویولن:
صدای کمانچه در مقایسه با ویولن تو دماغی تر استدر صورتی که صدای ویولن به طبیعت نزدیک تر است. علت آن هم به کار بردن پوست در ساختمان کمانچه است.
در نواختن ویولن نوازنده انگشت گذاری خود را می بیند و برای زدن نت های مختلف نیازی به چرخاندن کمانچه ندارد.
کمانچه آلتو و کمانچه باس از خانواده کمانچه هستند با این تفاوت که هر دو صدای بم تر از کمانچه دارند. کمانچه آلتو ” دو و نیم پرده ” و کمانچه باس ” یک هنگام ” کامل بم تر از کمانچه معمولی می باشد.
در اینجا به گذشته ی کمانچه خواهیم پرداخت:
در طول سال ها همه چیز دستخوش تغییر می شود و سازهای قدیمی نیز از این قاعده مستثنا نبوده اند ، به گونه ای که در یکصد سال گذشته برخی از این سازها از رواج و رونق افتاده اند و در مواردی حتی متروک مانده اند.یکی از دلایل اصلی آن ، تاثیر فرهنگ غرب در ایران بوده است . با ورود سازهای غربی به ایران علاقمندان به موسیقی از دانش و هنر غربی ها بهره فراوان برده اما از سوی دیگر به جهاتی به ضرر موسیقی سنتی عمل کرد. از آنجا که سازهای غربی از امکانات صوتی گسترده تری نسبت به سازهای ایرانی برخوردار بودند ، در آغاز باعث شد برخی از سازها در سایه قرار بگیرند و جای خود را به سازهای غربی بدهند.فلوت جایگزین نی شد ،قره نی و ترومپت جای سرنا و کرنا را گرفت و ویولن نیز کمانچه را عزلت نشین کرد. اکثر علاقمندان موسیقی سازهای جدید را که برایشان تازگی داشت و از محدودیت های صوتی کمتری نسبت به سازهای ایرانی برخوردار بود را جایگزین نی و سرنا و کمانچه کردند و به این ترتیب خطر متروکه شدن این سازها را تهدید می کرد. با وجو اینکه موسیقی سنتی سازگاری بیشتری با سازهای قدیمی داشت ، کمتر کسی به این نکته توجه می کرد.
با ورود ویولن به ایران ، اکثر نوازندگان کمانچه را کنار گذاشتند و به نواختن ویولن پرداختند.به دلیل عدم آگاهی از نحوه نواختن ویولن ، تمام اصولی را که در نواختن کمانچه به کار می بردند در ویولن پیاده کرده و تنها تفاوت در نحوه گرفتن ساز بود. به گونه ای که ناصرالدین شاه ویولن را کمانچه غربی می نامید.با ظهور ابوالحسن صبا در جامعه موسیقی ایران ، ویولن شیوه نواختن ویژه خود را پیدا کرد و این گونه بود که نواختن ویولن با هویت ایرانی خلق شد.بعد ها علی اصغر بهاری نیز همانند بقیه ابتدا به نواختن ویولن روی آورد اما وقتی دید که حدود سی ، چهل سال است که کسی سراغی از کمانچه نمی گیرد و این ساز در خطر نابودی قرار دارد ، تصمیم گرفت به نواختن کمانچه بپردازد.