حسین تهرانی در سال ۱۲۹۰ شمسی در تهران، خیابانایران متولد شد و تحصیلات ابتدایی خود را در دبیرستان امیراتابک به پایان رساند. تهرانی در کودکی زحمات و مصائب فراوانی متحمل شده بود و آثار آلام و مصائب دورانطفولیت تا پایان عمر در چهره اش باقی بود. وی در جوانی با آنکه از حیث مادی درمضیقه بود ولی هیچ گاه از عشق خود که همین یک مشت پوست و چوب باشد مایوس نشد و ضربرا به زیر عبا میگرفت و با پشت کار و جدیت به نزد استاد خود، حسین خان اسماعیلزاده میرفت.
تهرانی از سال ۱۳۰۷ کار جدی خود را نزد اسماعیلزاده آغاز کرد و به علت رایج نبودن خط موسیقی، تمرینات تنبک را به کمک اصطلاحاتیمثل: «بله و بله و بعله دیگه» و «یکصد وبیست وچهار، یکصدو بیست و چهار» و غیره بهحافظه میسپرد. چندی بعد تهرانی به محضر استادانی چون: رضا روانبخش، مهدی غیاثی وکنگرلو که در تنک نوازی تبحری داشتند، راه یافت و به سبک هر یک آشنایی کامل پیداکرد. ولی او استاد اصلی خود را ابوالحسن صبا میدانست. او در سال اول تاسیس رادیوتهران در آن مؤسسه به فعالیت پرداخت و در سال ۱۳۲۳ به مدرسه موسیقی کلنل وزیری راهیافت و تدریس تنبک را در این مدرسه به عهده گرفت و کار خود را تا سال ۱۳۲۸ کههنرستان موسیقی ملی به همت روح اله خالقی شروع به کار کرد، ادامه داد.
وی برای اولین بار دست به ایجاد ×گروه تنبک× زد وبرای آنها قطعاتی را تنظیم کرد. درباره مرحوم حسین تهرانی،منوچهر همایونپور چنینمیگوید: حسین تهرانی پسر میرزا اسماعیل، یکی از کسبه مورد احترام خیابان عینالدوله بود. میرزا اسماعیل دوستدار موسیقی بود و گهگاه دوستان نوازنده خود را بهخانه میهمان میکرد. در آن روزها، حسین کودک خردسال بود اما مجالس شبانه پدر، و سازو آواز دوستان او شوق و عشق به موسیقی را در وجود او بر میانگیخت، هر چند که ازترس پدر جرات ابراز و افشای آن را نداشت. حسین، کمی که بزرگتر شد، دور از چشم پدر،پوستی تهیه کرد و بر روی گلدانی کشید و در زیر زمین خانه، بدون معلم، به نواختن ضربمشغول شد او شبها هم از ترس پدر و هم از شدت اشتیاق به ضرب، تنبک گلی خود را دررختخواب خویش میگذاشت ولی سرانجام پدرش از قضیه آگاه شد و با تند خوئی حسین را ازمحبوب خود جدا کرد. حسین ظاهرا و به احترام پدر تنبک را کنار گذاشت اما عشق او بهضرب آنچنان سرسری نبود که با این حیلهها از بین برود او همواره با نواختن به در وپنجره خانه و پیشخوان دکان و هر چیزی که صدا میداد، انگشتان سحرآفرین خود را بهکار میگرفت و از هر چه که به دستش میرسید صدا در می آورد.
چند سال بعد حسین به زور خانه راه پیدا کرد وریتمهای زورخانه، هنر ضرب را در وجود او پرورش دادند اما در همان احوال حادثه مهمیدر زندگی او روی داد که سیر زندگیش را دگرگون کرد، به این معنی که یک روز در خانهیکی از اعیان آن روز خیابان عین الدوله با آقای بدیع زاده استاد آواز و موسیقیایرانی آشنا شد و استعداد و نبوغ او، بدیع زاده را تحت تاثیر قرار داد چند روز پساز آن مجلس جشنی در خانه یکی از محترمین آن زمان برپا بود و شخصیتهای ادبی و هنریمهمی مانند مرحوم ذکاالملک فروغی و استاد ملک الشعراء بهار و ابوالحسن صبا و حبیبسماعی و بدیع زاده در آن شرکت داشتند آقای بدیع زاده در این مجلس داستان حسین واستعداد فوق العاده او را در ضرب نوازی با حضار در میان گذاشت و به این ترتیب حسینبرای نخستین بار با چنان اساتیدی روبرو شد سازها کوک شدند و طبق معمول صبا و سماعیپیش در آمدی را شروع کردند و حسین نخستین آزمایش هنری خود را با دو استاد مسلمموسیقی و ریتم آغاز کرد در آغاز کسی به او توجه نکرد ولی پس از شروع شدن چهارمضراب، حضار کم کم متوجه شدند که با تنبک نواز چیره دستی روبه رو هستند. صبا که ازهمان نگاه اول به استعداد حسین پی برده بود، از این آشنایی خوشحال بود اما حبیبسماعی که خود ضرب مینواخت بی میل نبود که سر به سر حسین بگذارد لذا ریتم عوض کردولی حسین از عهده بر آمد سماعی ریتم را تندتر کرد اما حسین باز همبرآمد.
کار حسین تهرانی و استاد صبا به این جا ختم نشدصبا بیاندازه از حسین و استعداد او خوشش آمده بود و حسین بشدت مجذوب و شیفته استادگردید و این اشتیاق او را به کلاس درس استاد صبا کشاند. پس از شهریور ۱۳۲۰ مرحومروح اله خالقی با همت و شرکت جمعی از دوستان هنرمند خود انجمن موسیقی ملی را پایهگذاری کرد که حسین از اعضای اصلی آن و تنها نوازنده تنبک در انجمن بود به همین سبببا تشویق و راهنمایی مرحوم خالقی، کلاس آموزش تنبک تاسیس کرد. شاگردانی تربیت نمودکه مرحوم علی زاهدی معروفترین آنها بود. اما حسین تهرانی با نبوغ ذاتی و گذشت وفداکاری این آلت کم ارزش را از ذلت نجات و به درجه و مقام کنونی خود رساند. حسینتهرانی چه در زمان حیات و چه پس از مرگ از ثروت و مال و منال دنیا بهره چندانینداشت همه ثروت او منحصر به خانه محقری در یکی از محلات دور دست تهران بود که باقرض از بانک ها و کمک وزارت فرهنگ و هنر تهیه کرده بود و در آنچه که به زن مربوط میشود همه میدانند که حسین تهرانی در بیست ،سی سال گذشته با هیچ زن و معشوقی رو بهرو نبوده است. روانش شاد باد و یادش را گرامی میداریم
آثار منتشر شده
کاست «ضرب آهنگ» که در طرف اول او صدای لوکوموتیو را با تنبک ایجاد کردهاست و در طرف دوم قطعهٔ زرد ملیجه را با سنتور استاد فرامرز پایور اجرا کردهاست.
کاست «ضرب اصول» هم کاری است از استاد پایور به همراهی تنبک استاد تهرانی که آهنگ زیبای «چهار مضرابی ماهور» اثر استاد ابوالحسن صبا هم در آن موجود است.
او برای اولین بار نتنگاری برای تنبک را انجام داد. او اولین کتاب آموزش تنبک را با همکاری هوشنگ ظریف و مصطفی کمال پورتراب و حسین دهلوی به چاپ رساند