تئوری موسیقی نظریهای دربارهٔ مکانیک موسیقی و نحوهٔ کارکرد موسیقی است. تئوری موسیقی از قرنهای گذشته ابداع شده و به تدریج کاملتر شدهاست. تئوری موسیقی شامل تحلیل نتهای ملودی و نیز بررسی آنها از نظر ریتم و هارمونی (هماهنگی) اجزاء آن میباشد. ممکن است صداها در ملودی همدیگر را تقویت یا تضعیف کنند که در این صورت هارمونیهای متفاوتی خواهند داشت. در تئوری موسیقی به بررسی پویایی و دینامیک موسیقی نیز میپردازند و آن بستگی به نرمی یا سختی اصوات و نتها دارد. میتوان تئوری موسیقی را براساس روابط ریاضی نیز مطرح کرد. در این صورت قوانین موجود در ریاضی در تئوری موسیقی بهکارمیرود.
تئوری موسیقی شاخهای تخصصی از رشته موسیقی است و کسی که در این زمینه کارمیکند باید با انواع صدای نتها، فاصلهها، میزان ترکیبها و پردههای موسیقی آشنا باشد. اهمیت تئوری موسیقی به قدری است که نوازنده، آهنگساز و رهبر ارکستر که در این زمینه کار نکردهاند از نظریهدان یا تئوریسین موسیقی که در این زمینه کارمیکند جدا درنظر گرفته میشوند.
صدا و ریتم مهمترین عناصر تئوری میباشند. اهمیت اصوات در موسیقی مانند اهمیت رنگ در نقاشی است؛ ولی از هر صوتی نمیتوان در موسیقی استفاده کرد. از نظر موسیقیدانها صداها به دو دسته تقسیم میشوند. صداهای موسیقیایی و صداهای غیرموسیقیایی. صداهای موسیقیایی دارای مشخصههایی است که درادامه به آن اشاره خواهد شد و اگر صدایی این مشخصهها را نداشت صدای غیرموسیقیایی محسوب میشود.
الفبای موسیقی
برای نوشتن و خواندن یک قطعه موسیقی باید علائمی بکار برد. در موسیقی به حروف الفبای موسیقی نت میگویند. اسامی نتهای موسیقی در دو سیستم ارائه میشوند. ۱ – سیستم هجایی ۲ – سیستم الفبایی
سیستم هجایی
در سیستم هجایی اسامی نتهای موسیقی بصورت زیر میباشد. (از چپ به راست بخوانید) Do Re Mi Fa Sol La Si
امروزه به جای هجای Si از هجای Ti استفاده میشود.
در ایران از سیستم هجایی استفاده میشود. نام نتها به زبان فارسی. دو ر می فا سل لا سی
سیستم الفبایی
در سیستم الفبایی اسامی نتهای موسیقی بصورت زیر میباشد. (از چپ به راست بخوانید) C D E F G A B
در زبان آلمانی به جای حرف B (نت Si) از حرف H استفاده میکنند.
موسیقی
مجموعه ای به هم تنیده از صداهای خوشایند و ناخوشایند که با نظمی خاص شنیده شوند، موسیقی نام دارد. بنابراین تولید صداهای موسیقایی و غیرموسیقایی بدون رابطهی زمانی و معیاری مشخص، موسیقی به حساب نمیآید. برای مثال یک صدای پیوسته و بدون زمان معین موسیقی نیست یا صدای تک بوق خودروها، آژیر آمبولانس و همین طور صدای برخورد اجسام سخت یا حتی صدای انفجار. اما اگر یک معیار زمانی در تولید صداها لحاظ بشود، آنگاه میتوان اصوات حاصله را نوعی موسیقی نامید. مثل کسی که با مضرابهای سنتور صداهایی را در فاصله زمانی مشخصی تولید میکند. یعنی باید آن صداها از نظر اندازهی زمانی کوتاه و بلند باشند. همینطور با بوق زدن منظم و با قاعده میتوان نوعی موسیقی ایجاد کرد.
نت
تجربه نشان داده است که بیشتر موسیقی های رایج فقط از هفت صدای مختلف تشکیل شده و با تکرارهای گوناگونِ همین هفت صدا، انواع موسیقی بوجود آمده است. به هر یک از این صداهای هفتگانه، نت (note) می گویند. با این نگاه، هیچ موسیقی ای نمی تواند بیش از هفت نت را در بر بگیرد اما برعکس موسیقیهایی داریم که از شش یا پنج نت تشکیل شدهاند. در قرن بیستم برخی جریان های پیشرو در موسیقی مدرن، نوعی از موسیقی دوازده نتی را هم ابداع کردند. ولی غالب موسیقی های رایج در همان چارچوب هفت نتی شکل می گیرند.
صدا
صدا بر اثر لرزش هوا بوجود میآید. بنابراین هر وسیله یا عاملی که بتواند با معیاری خاص هوا را مرتعش کند، یک تولیدکنندهی صدا به حساب میآید.
بسامد
تعداد لرزش های هر صدایی در یک ثانیه را، بسامد میگویند. بسامدهای قابل دریافت با گوش انسان از ۲۰ بار در ثانیه آغاز میشود و تا ۲۰۰۰۰ بار در ثانیه هم میرسد. البته این محدوده مربوط به یک گوش کاملاً سالم است و گوش اغلب انسان ها به ویژه در سنین بالا کمتر از این محدوده را میشنود. واحد شمارش بسامد به احترام هرتز دانشمند آلمانی با نام وی بیان میشود و با حروف اختصاری Hz نشان میدهند. برای مثال وقتی صحبت از بسامد یک صدا با مقدار ۴۴۰Hz می شود، یعنی لرزش های ایجاد شده بوسیلهی آن صدا، ۴۴۰ بار در هر ثانیه است. اگر بسامد صدایی پایین باشد، میگوییم آن صدا بم و اگر بسامدش بالا برود، آنگاه میگوییم صدا زیر شده است. پرسش: بسامد صدای نوزاد شش ماهه بیشتر است یا بسامد صدای مردی ۳۰ ساله؟
لرزش های نامنظم
چنانچه لرزش ها و ارتعاشات یک صدا بینظم و قاعده باشد، اثر آن بر گوش انسان ناخوشایند خواهد بود. نمونه چنین صداهایی، پیرامون زندگی امروزی بسیار است. نظیر صدای برهم خوردن فلزات، شکستن شیشه، صدای ارّه و چکش، غرش هواپیماهای جت و همچنین صدای برخی حیوانات مانند الاغ.
لرزش های منظم
اگر صدایی دارای ارتعاش منظم و قانونمندی باشد، آن صدا جزو اصوات خوشایند به حساب میآید و به همین دلیل برای گوش انسان جذاب است. نظیر این صداها را در طبیعت و همچنین زندگی روزمره فراوان داریم. صدای پرندگان خوشآواز، سازهای موسیقی و از همه مهم تر صدای آواز انسان نمونههای عالی از اصوات خوشایند هستند.