• تهران، شهرآرا، خیابان آرش مهر، روبروی درب بوستان شهرآرا، پلاک 54
  • شماره تماس 09369851365 _ 88283410 _ 88251222 -021

استاد حسین تهرانی

%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d8%af-%d8%ad%d8%b3%db%8c%d9%86-%d8%aa%d9%87%d8%b1%d8%a7%d9%86%db%8c
حسین تهرانی در سال ۱۲۹۰ شمسی در تهران، خیابان ایران متولد شد و تحصیلات ابتدایی خود را در دبیرستان امیراتابک به پایان رساندتهرانی در کودکی زحمات و مصائب فراوانی متحمل شده بود و آثار آلام و مصائب دوران طفولیت تا پایان عمر در چهره اش باقی بود. وی در جوانی با آنکه از حیث مادی درمضیقه بود ولی هیچ گاه از عشق خود که همین یک مشت پوست و چوب باشد مایوس نشد و ضرب را به زیر عبا می‌گرفت و با پشت کار و جدیت به نزد استاد خود، حسین خان اسماعیل زاده می‌رفت.
   تهرانی از سال ۱۳۰۷ کار جدی خود را نزد اسماعیل زاده آغاز کرد و به علت رایج نبودن خط موسیقی، تمرینات تنبک را به کمک اصطلاحاتی مثل: «بله و بله و بعله دیگه» و «یکصد وبیست وچهار، یکصدو بیست و چهار» و غیره به حافظه می‌سپرد. چندی بعد تهرانی به محضر استادانی چون: رضا روانبخش، مهدی غیاثی و کنگرلو که در تنک نوازی تبحری داشتند، راه یافت و به سبک هر یک آشنایی کامل پیداکرد. ولی او استاد اصلی خود را ابوالحسن صبا می‌دانست. او در سال اول تاسیس رادیو تهران در آن مؤسسه به فعالیت پرداخت و در سال ۱۳۲۳ به مدرسه موسیقی کلنل وزیری راه یافت و تدریس تنبک را در این مدرسه به عهده گرفت و کار خود را تا سال ۱۳۲۸ که هنرستان موسیقی ملی به همت روح اله خالقی شروع به کار کرد، ادامه داد.
   وی برای اولین بار دست به ایجاد ×گروه تنبک× زد و برای آنها قطعاتی را تنظیم کرد. درباره مرحوم حسین تهرانی،منوچهر همایون‌پور چنین می‌گوید: حسین تهرانی پسر میرزا اسماعیل، یکی از کسبه مورد احترام خیابان عین الدوله بود. میرزا اسماعیل دوستدار موسیقی بود و گهگاه دوستان نوازنده خود را به خانه میهمان می‌کرد. در آن روزها، حسین کودک خردسال بود اما مجالس شبانه پدر، و ساز و آواز دوستان او شوق و عشق به موسیقی را در وجود او بر می‌انگیخت، هر چند که از ترس پدر جرات ابراز و افشای آن را نداشت. حسین، کمی که بزرگتر شد، دور از چشم پدر، پوستی تهیه کرد و بر روی گلدانی کشید و در زیر زمین خانه، بدون معلم، به نواختن ضرب مشغول شد او شب‌ها هم از ترس پدر و هم از شدت اشتیاق به ضرب، تنبک گلی خود را در رختخواب خویش می‌گذاشت ولی سرانجام پدرش از قضیه آگاه شد و با تند خوئی حسین را از محبوب خود جدا کرد. حسین ظاهرا و به احترام پدر تنبک را کنار گذاشت اما عشق او به ضرب آنچنان سرسری نبود که با این حیله‌ها از بین برود او همواره با نواختن به در و پنجره خانه و پیشخوان دکان و هر چیزی که صدا می‌داد، انگشتان سحرآفرین خود را به کار می‌گرفت و از هر چه که به دستش می‌رسید صدا در می آورد.
   چند سال بعد حسین به زور خانه راه پیدا کرد و ریتم‌های زورخانه، هنر ضرب را در وجود او پرورش دادند اما در همان احوال حادثه مهمی در زندگی او روی داد که سیر زندگیش را دگرگون کرد، به این معنی که یک روز در خانه یکی از اعیان آن روز خیابان عین الدوله با آقای بدیع زاده استاد آواز و موسیقی ایرانی آشنا شد و استعداد و نبوغ او، بدیع زاده را تحت تاثیر قرار داد چند روز پس از آن مجلس جشنی در خانه یکی از محترمین آن زمان برپا بود و شخصیت‌های ادبی و هنری مهمی مانند مرحوم ذکاالملک فروغی و استاد ملک الشعراء بهار و ابوالحسن صبا و حبیب سماعی و بدیع زاده در آن شرکت داشتند آقای بدیع زاده در این مجلس داستان حسین و استعداد فوق العاده او را در ضرب نوازی با حضار در میان گذاشت و به این ترتیب حسین برای نخستین بار با چنان اساتیدی روبرو شد سازها کوک شدند و طبق معمول صبا و سماعی پیش در آمدی را شروع کردند و حسین نخستین آزمایش هنری خود را با دو استاد مسلم موسیقی و ریتم آغاز کرد در آغاز کسی به او توجه نکرد ولی پس از شروع شدن چهار مضراب، حضار کم کم متوجه شدند که با تنبک نواز چیره دستی روبه رو هستند. صبا که از همان نگاه اول به استعداد حسین پی برده بود، از این آشنایی خوشحال بود اما حبیب سماعی که خود ضرب می‌نواخت بی میل نبود که سر به سر حسین بگذارد لذا ریتم عوض کرد ولی حسین از عهده بر آمد سماعی ریتم را تندتر کرد اما حسین باز هم برآمد.
   کار حسین تهرانی و استاد صبا به این جا ختم نشد صبا بی‌اندازه از حسین و استعداد او خوشش آمده بود و حسین بشدت مجذوب و شیفته استاد گردید و این اشتیاق او را به کلاس درس استاد صبا کشاند. پس از شهریور ۱۳۲۰ مرحوم روح اله خالقی با همت و شرکت جمعی از دوستان هنرمند خود انجمن موسیقی ملی را پایه گذاری کرد که حسین از اعضای اصلی آن و تنها نوازنده تنبک در انجمن بود به همین سبب با تشویق و راهنمایی مرحوم خالقی، کلاس آموزش تنبک تاسیس کرد. شاگردانی تربیت نمود که مرحوم علی زاهدی معروف‌ترین آنها بود. اما حسین تهرانی با نبوغ ذاتی و گذشت وفداکاری این آلت کم ارزش را از ذلت نجات و به درجه و مقام کنونی خود رساند. حسین تهرانی چه در زمان حیات و چه پس از مرگ از ثروت و مال و منال دنیا بهره چندانی نداشت همه ثروت او منحصر به خانه محقری در یکی از محلات دور دست تهران بود که با قرض از بانک ها و کمک وزارت فرهنگ و هنر تهیه کرده بود و در آنچه که به زن مربوط می شود همه می‌دانند که حسین تهرانی در بیست ،سی سال گذشته با هیچ زن و معشوقی رو به رو نبوده است. روانش شاد باد و یادش را گرامی می‌داریم
آثار منتشر شده
  • کاست «ضرب آهنگ» که در طرف اول او صدای لوکوموتیو را با تنبک ایجاد کرده‌است و در طرف دوم قطعهٔ زرد ملیجه را با سنتور استاد فرامرز پایور اجرا کرده‌است.
  • کاست «ضرب اصول» هم کاری است از استاد پایور به همراهی تنبک استاد تهرانی که آهنگ زیبای «چهار مضرابی ماهور» اثر استاد ابوالحسن صبا هم در آن موجود است.
او برای اولین بار نت‌نگاری برای تنبک را انجام داد. او اولین کتاب آموزش تنبک را با همکاری هوشنگ ظریف و مصطفی کمال پورتراب و حسین دهلوی به چاپ رساند